ساعت 23 جمعه 5 شهریور ماه امسال مأموران کلانتری160 خزانه درجریان یک تراژدی اسیدپاشی در خیابان 24 متری باستانی پور خیابان خسرو احمد پارک بازیافت قرار گرفتند.
مأموران با حضور در صحنه با دو جوان 29 و 30 ساله به نام میثم و آرمان که در ماجرای اسید پاشی از ناحیه صورت و بدن آسیب دیده بودند روبهرو شدند و خیلی زود این قربانیان به بیمارستان شهید مطهری انتقال داده شدند.
در این مرحله تیمی از مأموران اداره 16 پلیس آگاهی تهران به دستور قاضی شهریاری سرپرست دادسرای ناحیه 27 تهران برای تحقیق وارد عمل شدند و میثم که قادر به حرف زدن بود صحنه اسید پاشی را بازگو کرد.
این قربانی اسید پاشی به مأموران گفت: درپارک نشسته بودم که صدای درگیری به گوش رسید و وقتی پیگیر ماجرا شدم دیدم که - بهرام - یکی از آشنایانم با مردی در حال دعواست به همین خاطر با دوستانم برای میانجیگری و پایان دادن این درگیری دست به کار شدیم که ناگهان مرد غریبه مایع ظرفی که در دست داشت را روی ما ریخت که از شدت سوختن دیگر چیزی به یاد ندارم.
مأموران در ادامه تحقیقات به محل اسیدپاشی رفته و پی بردند که عامل اسیدپاشی شبانه مردی 42 ساله به نام مجید است که همراه برادرش با بهرام درگیر شده و پس از اقدام سیاهش پا به فرار گذاشته است.
در این مرحله تجسس ها برای دستگیری عامل این اسیدپاشی کلید زده شد و در حالی که مخفیگاه مجید تحت نظر بود این متهم صبح یکشنبه 7 شهریور ماه با مراجعه به پلیس آگاهی تهران خود را تسلیم مأموران کرد.
این مرد ادعا کرد که در زمان درگیری سرگرم درست کردن خودرویش بود که بهرام و دوستانش به او حمله کرده و خودش نیز از ناحیه دست هدف اسید پاشی قرار گرفته است و در این ماجرا بی گناه است.
گفتوگو با متهم اسیدپاش
مجید 42 ساله در دادسرای امور جنایی ابتدا حاضر به گفتوگو با خبرنگار رکنا نبود و میگفت که من بیگناه هستم و حرفی برای زدن ندارم اما وقتی دید همه اتهامات به سمتش است با چهره ای آشفته گفت: من بی گناهم و خودم نیز از ناحیه دست و بدن قربانی این ماجرای اسیدی شدهام.
سابقه داری؟
نه
به چه اتهامی دستگیر شدی؟
دستگیر نشدم خودم با پای خودم به پلیس آگاهی رفتم.
یعنی اسید پاشی نکردی؟
نه ، دست و بدن خودم نیز با اسید سوخته و به دروغ مرا اسیدپاش معرفی کردند.
شب حادثه چه شد؟
به خاطر تصادفی که با خودرویم داشتم سرگرم تعمیر آن در جلوی مغازه ام بودم که بهرام و نوچه هایش که در حالت غیرعادی بودند برای باجگیری به سراغم آمدند و در آن شلوغی بهرام مایع اسید را که داخل یک ظرف بود به سمت من و دوستانش که با هم درگیر بودیم ریخت.
از کجا میدانی بهرام و دوستانش در حالت عادی نبودند؟
آنقدر مست بودند که روی پاهایشان بند نبودند و بهرام در همان وضعیت غیرعادی ظرف را روی ما پاشید.
با بهرام اختلاف داشتی؟
بهرام یکی از باجگیرها و شرورهای محله است که همیشه با تهدید از اهالی محل پول میگیرد اما من دربرابر تهدیدهایشان مقاومت کردم و حتی وقتی شیشههای خانه ام را شکستند از دست آنها شکایت کردم و از همان زمان او از من کینه به دل گرفت.
بهرام با چند نفر به سراغت آمد؟
سرگرم تعمیر خودرویم بودم که بهرام با 6 تن از دوستانش به سراغم آمدند.
پس از اسید پاشی کجا رفتی؟
ابتدا نمی دانستم که بهرام روی من اسید پاشیده ولی وقتی احساس سوزش کردم پا به فرار گذاشتم و از دیوار گاراژی که در نزدیکی محل درگیری ما بود بالا رفتم و داخل گاراژ شدم و خودم را شستم و از آنجا فرار کردم.
چرا فرار کردی؟
بهرام و نوچه هایش قمه و شوکر به دست بودند و در آن وضعیتی که داشتند به خودشان هم رحم نمی کردند و از ترس جانم فرار کردم.
پس از فرار کجا رفتی؟
به خانه ام رفتم.
به نظرت حرفهایت را میتوان باور کرد؟
نمی دانم ولی من شاهد دارم و همه کسانی که این صحنه را دیدند میتوانند شهادت دهند که خود بهرام این کار را کرده است مگر اینکه آنها از ترس تهدیدهای بهرام کمکم نکنند.
چرا خودت را تسلیم پلیس کردی؟
وقتی دیدم که من به اتهام اسیدپاشی تحت تعقیب پلیس هستم خودم را تسلیم مأموران کردم تا راز این اسیدپاشی را فاش کنم چون بیگناه هستم.
بنا به این گزارش، پرونده اسید پاشی شبانه پارک بازیافت تهران برای تحقیقات بیشتر در اختیار بازپرس مرادی در شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفته و تجسسهای فنی در این پرونده پر ماجرا ادامه دارد.
نظر شما